A Review Of بختک در خواب
A Review Of بختک در خواب
Blog Article
مراجعه به کلینیک خواب: در صورتی که علائم ادامهدار باشند، حتماً به یک کلینیک معتبر مغز و اعصاب و خواب مراجعه کنید تا تحت بررسی قرار بگیرید.
بختک به دلیل اختلال در روند طبیعی خواب و بیداری رخ میدهد. عوامل مانند استرس، خستگی، اختلالات خواب و مصرف داروهای خاص میتوانند موجب بروز آن شوند.
اما در صورت تکرار این حالت و یا تشدید آن، توصیه می شود توسط متخصص اختلالات خواب معاینه شوید.
این اختلالات میتوانند چرخه خواب را مختل کرده و موجب بیداری ناگهانی و بروز حالتهای مشابه بختک شوند.
مشاوره و رواندرمانی: درمانهای رواندرمانی مانند شناختدرمانی میتوانند برای مدیریت اضطراب و اختلالات روانی موثر باشند و در کاهش بروز بختک نقش داشته باشند.
مراجعه به پزشک برای بررسی علت بختک و مشاوره با متخصص خواب در صورت نیاز به درمانهای خاص یا رواندرمانی.
آموزش تکنیکهای آرامسازی: حتی کودکان کوچکتر میتوانند با تکنیکهای ساده آرامسازی مانند تنفس عمیق آشنا شوند.
ایجاد محیطی مناسب برای خواب، رعایت ساعتهای منظم خواب و خوابیدن در محیطی تاریک و ساکت.
نشانی : خیابان زرتشت غربی، روبروی بیمارستان مهر، کوچه پنجم (علیزاده)، پلاک سوم ۳ (جنب مرکز تصویربرداری مهر) طبقه همکف (زنگ شماره یک)
- این تصور به دلیل حس فشار روی قفسه سینه در هنگام فلج خواب است، اما دلیل واقعی آن کاهش موقت عملکرد ماهیچهها در خواب است.
یکی از علائم اصلی بختک، احساس ترس و اضطراب شدید است. به دلیل ناتوانی در حرکت، توهمات و فشار روی سینه، فرد ممکن است دچار حمله ترس یا پانیک شود.
پرهیز از مصرف مواد تحریککننده: کاهش یا قطع مصرف کافئین، الکل و مواد مخدر میتواند به بهبود کیفیت خواب و کاهش بختک کمک کند.
سلام تا چهار سال پیش که دخترم هنوز مدرسه نمیرفت زیاد این حالت بهم دست میداد به نظر خودم دلیلش این بود که زیاد میخوابیدم خیلی بیکار بودم اوقات فراغتم همش تو خواب سپری میشد .تا وقتی دخترم وارد مدرسه شد دیگه فلج خواب هم از سرم پرید چون دیگه نمیتونستم زیاد بخوابم شاید روزی دوسه باردر روز فلج می شدم خیلی برام عادی شده بود.حتی یه بار تو خواب فلج که شدم هر چی تلاش کردم نتونستم بیدار شم ایام فاطمیه بود یه لحظه با خودم گفتم حضرت فاطمه رو صدا بزنم شاید کمکم کنه یه دفعه با ارامی و نا امیدی گفتم یا فاطمه همین که اینو گفتم یه نفر از در اتاق وارد شد یه مردی بود نه اینکه قیافه دیده باشم یا چیزی فقط یه حاله ای بود که متوجه مرد بودنش میشدم وقتی از در وارد شد اونم گفت یا فاطمه اومد بالای سرم دست کرد زیر بغلم مثل کسی که سرش از بالش اومده باشه پایین بلندم کرد گذاشتم بالاودراین حین با لحن غلیظ عربی گفت،( یا معز و یا مذل) یه مرتبه از خواب بیدار شدم .اون موقع تو یه شهر عرب نشین زندگی میکردیم .خودم خوب
این باور هم در فرهنگ بختک عامه و هم در ادبیات آلمانی قدیم وجود داشته است.